من-تو=مرگـــــــــــــــ

انگاه که غرورکسی را له میکنی

انگاه که کاخ ارزوهای کسی را ویران میکنی...

انگاه که شمع امید دیگری راخاموش میکنی،انگاه که بنده ای رانادیده می انگاری...

انگاه که حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش رانشنوی...!

انگاه که خدارامیبینی وبنده خدارانادیده میگیری می خواهم بدانم

بدانم دستانت رابه سوی کدام اسمان درازمیکنی

تابرای خوشبختی خودت دعاکنی؟

 

+نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:,ساعت1:37توسط سمیرا | |

قناری وکلاغ هردویک جورافریده شدند

قناری اعتراض کرد زیبا شد

کلاغ راضی به رضای خدا شد

حالا قناری درقفس است وکلاغ ازاد...

+نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:,ساعت1:2توسط سمیرا | |